از همـان ابتدا دروغ گُفتند…؛
مَگر نگفتند که "من" و "تـو" ، "مـا" می شویم؟!
پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست!
از کِی "تـو" اینقدر سنگـ دل شد؟!...
اصلا این " او" را کِه بازی داد؟!...
که آمد و "تـو" را با خود بُرد و شُدید "مـا"!
می بینی... ،
قصه ی عشقـمان،
فاتحه یِ دستور ِ زبـان را هَم خوانده است...؛